بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
سوره مبارکه انبیاء آیه ۱۰۵
تفسیر صفحۀ ۴۶ قرآن کریم- سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰ - تفسیر نور:
«وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ نَفَقَةٍ أَوْ نَذَرْتُمْ مِنْ نَذْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ وَ مالِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» و هر مالی را که انفاق کردهاید، یا نذری را که نذر کردهاید، پس قطعاً خداوند آن را میداند و برای ستمگران هیچ یاوری نیست.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۰:
۱. حال که خداوند از انفاق ما با خبر است، پس بهترین مال را با والاترین اهداف خرج کنیم. «ما أَنْفَقْتُمْ» «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»
۲. انفاق، مخصوص ثروتمندان و اموال زیاد نیست، مال کم را نیز انفاق کنید. «مِنْ نَفَقَةٍ» گاهی یک برگ زرد پائیزی، کشتی چندین مورچه در حوض میشود.
۳. ایمان به اینکه خداوند میداند، بهترین دلگرمیبرای انفاق و عمل به تعهّدات و نذرهاست. «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ»
۴. تشویق و هشدار، در کنار هم عامل رشد است. جملۀ «فَإِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُهُ» عامل تشویق، و جملۀ «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ» هشدار است.
۵. وفای به نذر، واجب و ترک آن ظلم است. «نَذَرْتُمْ» «ما لِلظَّالِمِینَ»
۶. ظلم به خود، راه توبه و کفّاره دارد، ولی در ظلمیکه به محرومان به خاطر ترک انفاق میشود، ظالم هیچ یاوری ندارد. «وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
۷. شفاعت، شامل حال افراد بخیل نمیشود.«وَ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
همچنانکه در سورۀ مدثّر آیۀ ۴۸ آمده است: «وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ» «فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِینَ» شفاعت شفیعان، آنان را (کسانی که انفاق نمیکنند) سود نمیرساند.
۸. اگر انگیزه بخل، استمداد و یاری خواستن از مال و مردم باشد، بدانید هر گاه قهر خداوند بیاید، نه مال و نه مردم کارآیی ندارند. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
۹. جرم، با جریمه باید متناسب باشد. کسی که در دنیا با انفاق، یار دیگران نیست، در آخرت هم دیگران یاور او نخواهند بود. «ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنْصارٍ»
تفسیر صفحۀ ۴۶
قرآن کریم- سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱ - تفسیر نور:
«إِنْ تُبْدُوا الصَّدَقاتِ فَنِعِمَّا هِیَ وَ إِنْ تُخْفُوها وَ تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ» اگر صدقات را آشکارا بدهید، پس آن کار خوبی است، ولی اگر آنها را مخفی ساخته و به نیازمندان بدهید، پس این برای شما بهتر است و قسمتی از گناهان شما را میزداید و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:
امام باقر علیهالسّلام ذیل این آیه فرمود: زکات واجب را علنی پرداخت کنید، ولی زکات مستحب را مخفیانه بدهید. «تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۲۸۹»
شاید دلیل این باشد که زکات واجب یک وظیفۀ عمومی، معمولی و دور از ریا است.
گرچه آیه در مورد کمکهای مالی است، ولی در فرهنگ اسلام، به هر کار خیری صدقه گفته میشود؛ حتّی اگر سنگی را از میان راه مسلمین کنار زدیم، صدقه است. بنابراین کمک به محرومان از طریق علم و آبرو و وساطت نیز صدقه میباشد.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۱:
۱. انفاقِ علنی، سبب تشویق دیگران و رفع تهمت بخل از انسان و یک نوع تبلیغ عملی است. «فَنِعِمَّا هِیَ»
۲. شرط رسیدگی به فقرا، مسلمان بودن آنها نیست. «الْفُقَراءَ»
۳. با اینکه صدقات و زکات، مصارف زیادی دارد، لکن نام فقرا در آیه نشانۀ اولویّت آنان است. «تُؤْتُوهَاالْفُقَراءَ»
۴. شما باید به سراغ فقرا بروید، نه آنکه آنان به سراغ شما بیایند. «تُؤْتُوهَا الْفُقَراءَ» و نفرمود:«یأتکم الفقراء»
۵. انفاقِ پنهانی، از ریا و خودنمایی دور و به اخلاص نزدیک است و آبروی گیرنده صدقه را محفوظ نگه میدارد. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»
۶. انسان، غریزۀ سودجویی و خیرخواهی دارد؛ گرچه در مصداق گاهی به سراغ شر میرود. لذا پیامبران الهی، مصادیق و نمونههای خیر را برای انسان بیان کردهاند. «فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»
۷. کمک به فقرا، بخشی از گناهان صغیره را میبخشد «یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ سَیِّئاتِکُمْ». «سیئات» در قرآن در برابر گناهان کبیره آمده و به گناهان صغیره گفته میشود.
«إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ» «نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ» «نساء، ۳۱»
۸. آنچه مهم است علم خداست، نه اطلاع و آگاهی مردم. «وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ»
تفسیر صفحۀ ۴۶
قرآن کریم- سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲ - تفسیر نور:
«لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَ ما تُنْفِقُونَ إِلاَّ ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تُظْلَمُونَ» هدایت یافتن آنان بر عهدۀ تو نیست، بلکه خداوند هر که را بخواهد (و شایسته باشد) هدایت میکند. و آنچه را از خوبیها انفاق کنید، به نفع خودتان است. و جز برای کسب رضای خدا انفاق نکنید و (پاداش) آنچه از خوبیها انفاق کنید به طور کامل به شما داده خواهد شد و بر شما ستم نخواهد شد.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:
در تفسیر مجمعالبیان و کبیر فخر رازی، شأن نزولهایی برای آیه ذکر شده است که از مفاد آنها بر میآید که مسلمانان در انفاق به فقرای مشرک و غیر مسلمان شک داشتند، وقتی از رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله پرسیدند، این آیه نازل شد.
ضمناً در سیرۀ عملی پیامبر اکرم صلّی اللَّه علیه و آله و اهل بیت او علیهمالسّلام نمونههای زیادی از کمک به غیر مسلمانان مشاهده میشود که حتّی برای کسانی که به آن بزرگواران ناسزا میگفتند و یا حقّ آنان را غصب کرده بودند، دلسوز و خیرخواه بودند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۲:
۱. از ایجاد فشار اقتصادی و ترک انفاق، برای ایمان آوردن کفّار استفاده نکنید. «لَیْسَ عَلَیْکَ هُداهُمْ» «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»
۲. هدایت، توفیق الهی است که تنها شامل دلهای آماده میشود. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»
۳. رسیدگی به محرومان، یک وظیفۀ انسانی است. پس بر غیر مسلمانان نیز انفاق کنید. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»
۴. اسلام، مکتب انسان دوستی است و فقر و محرومیّت را حتّی برای غیر مسلمانان نیز نمیپسندد. «وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ»
۵. فایدۀ انفاق به خودتان باز میگردد و روح سخاوت را در شما زنده میکند. با انفاق از پیدایش اختلافات طبقاتی و انفجارهای اجتماعی جلوگیری شده و در جامعه ایجاد محبّت میگردد. انفاق مایۀ محرومیّت شما نیست، بلکه سبب مصونیّت شماست. «فَلِأَنْفُسِکُمْ»
۶. جز برای خداوند انفاق نکنید. زیرا تمام فوائد و آثار این جهانی، دیر یا زود از میان میرود، ولی اگر انفاق برای خدا باشد، تا ابد از برکات آن بهرهمند خواهید بود. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ»
۷. مال و دارایی خیر است. «ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ»
۸. در انفاق دست و دل باز باشید. زیرا آنچه انفاق میکنید، بدون کم و کاست بازخواهید گرفت. «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»
۹. بهرهگیری در قیامت، زمانی است که هدف از انفاق تنها رضای خدا باشد. «إِلَّا ابْتِغاءَ وَجْهِ اللَّهِ» «یُوَفَّ إِلَیْکُمْ»
تفسیر صفحۀ ۴۶
قرآن کریم- سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳ - تفسیر نور:
«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ» (انفاق شما باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا محصور شدهاند. (به خاطر دین خدا، از وطن آواره و یا در جبهههای جهاد هستند.) توان حرکت و سفر در زمین را (برای تأمین هزینۀ زندگی و یا کسب سرمایه برای تجارت)ندارند. از شدّت عفاف و آبروداری، شخص بی اطلاع آنها را غنی میپندارد، امّا تو آنها را از سیما و چهرههایشان میشناسی. آنان هرگز با اصرار از مردم چیزی نمیخواهند. و هر چیز نیکو و خیری را (به این افراد) انفاق کنید، پس قطعاً خداوند به آن آگاه است.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:
شأن نزول - سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:
در برخی از تفاسیر همچون تفسیر کبیر فخر رازی، مجمعالبیان و قرطبی آمده که این آیه دربارۀ اصحاب صُفّه نازل شده است.
اصحاب صفّه تقریباً چهارصد نفر بودند که از مکّه به مدینه هجرت کرده و چون در مدینه خانه و کاشانه و آشنایانی نداشتند، در کنار مسجد پیامبر روی صُفّه (سکّویی بزرگ) زندگی میکردند و اینان همیشه برای جهاد در راه خدا آماده بودند.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۳:
۱. فقرا، در اموال اغنیا حقّی دارند. «لِلْفُقَراءِ»
۲. باید به مجاهدان و کسانی که به خاطر فعالیّتهای سیاسی برای مبارزه با طاغوتها در محاصرۀ زندانها و تبعیدگاهها قرار دارند و مهاجران بیپناه و همۀ کسانی که در راه خدا دچار فقر شده و فرصت تلاش برای تأمین زندگی را ندارند، توجّه لازم صورت گیرد. «أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً»
۳. کسانی که میتوانند با مسافرت و مهاجرت به نقطهای دیگر زندگی خود را تأمین نمایند، نباید منتظر انفاق مردم باشند. «لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ»
۴. فقیران عفیف، پاکدامن و آبرودار، مورد ستایش خداوند هستند. «یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ»
۵. فقرای گمنام و محترم، در اولویّت هستند. «تَعْرِفُهُمْ بِسِیماهُمْ»
۶. حتّی اگر ضرورتی پیش آمد، باز هم سؤالِ با اصرار از مردم نداشته باشید. «لا یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً» تکدّیگری، ناپسند است.
۷. شرط انصاف نیست که گروهی خود و تمام هستی خود را فدا کرده و در محاصره قرار گیرند، ولی گروه دیگر حتّی از انفاق به آنان تنگنظری داشته باشند. «لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا»
۸. بازنگری این آیه را که تمام کردم، هنوز قلم را به زمین نگذاشته بودم که شخصی وارد شد و روزنامهای به دستم داد که از سیمای فرزانگان مطلبی نوشته بود. دیدم که با این آیه بسیار سازگار است.
آیتاللَّه میرزا علی آقا قاضی قدس سره استاد عرفان علّامهطباطبایی قدس سره را در نجف اشرف دیدند که از سبزیفروشی کاهوهای پلاسیده و نامرغوب را خریداری میکند، از او پرسیدند: چرا این کار را میکنی؟ فرمود: این مغازهدار شخص فقیری است، میخواهم به او کمک کنم، لکن میل دارم که هم آبرویش محفوظ بماند وهم به گرفتن مال بلا عوض عادت نکند! لذا این کاهوها را از او میخرم که به نوایی برسد و برای من فرق زیادی ندارد که کاهوی تازه مصرف کنم، یا کهنه.
تفسیر صفحۀ ۴۶
قرآن کریم- سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴ - تفسیر نور:
«الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکارا انفاق میکنند، اجر و پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی برای آنهاست و نه غمگین میشوند.
نکتههای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:
در تفاسیر صافی، مجمع البیان، قرطبی و کبیر فخر رازی آمده که این آیه در شأن حضرت علی علیهالسّلام نازل شده است. هنگامیکه آن حضرت فقط چهار درهم ذخیره داشت، یک درهم را در روز، یک درهم را در شب، سومین آن را مخفیانه، و چهارمین درهم را آشکارا در راه خدا انفاق نمود.
البته وعدۀ این آیه، شامل همۀ کسانی میشود که این گونه عمل کنند. چنین افرادی نه از فقر و تنگدستی بیم دارند، چون به وعدههای خداوند ایمان داشته و به او توکّل میکنند، و نه به خاطر انفاق، اندوهگین میشوند، چون به رضایت الهی و آثار اخروی انفاق توجّه دارند.
شاید دلیل آنکه «لیل» بر «نهار» و یا «سر» بر «علانیه» مقدّم شده است، آن باشد که انفاقهای پنهانی در دل شب ارزش بیشتری دارد. «تفسیر مراغی»
این آیه به منزلۀ جمعبندی چهارده آیه گذشته است که دربارۀ انفاق بحث میکرد.
موضوعی که هیچ موردی در قرآن اینگونه مفصّل بحث نشده است.
آثار انفاق بر کسی پوشیده نیست؛ از جمله: تعدیل ثروت و کم شدن اختلافات طبقاتی، ایجاد محبّت، شکوفایی روح سخاوت و بالاتر از همه قرب به خداوند.
انفاق، علاوهبر انفاق مال و ثروت، شامل انفاقِ علم، آبرو و مقام نیز میشود.
کلمۀ انفاق، در لغت به معنای پر کردن گودال و در اصطلاح، به معنای پر کردن و بر طرف نمودن کمبودهای مالی است.
یادآوری این نکته لازم است که توجّه اسلام به مسئله انفاق، به معنای گداپروری و رواج تکدّیگری نیست. زیرا در بسیاری از روایات، از کسانی که بدون داشتن نیاز، از دیگران درخواست کمک میکنند، مذمّت شده و از سوی دیگر بهترین نوع انفاق، در اختیار قرار دادن ابزار کار به جای پول دادن، معرفی شده است.
پیامهای سورۀ بقره - آیۀ ۲۷۴:
۱. داشتن روحیّۀ انفاق و سخاوت مهم است، نه یکی دو بار انفاق آن هم از روی ترحّم. «یُنْفِقُونَ» فعل مضارع بر استمرار دلالت دارد.
۲. تعیین نشدن اجر الهی، نشانۀ گستردگی آن است. «أَجْرُهُمْ»
۳. وعدههای الهی، بهترین مشوّق انسان در کارهای نیک است. «فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ»
۴. آرامش و امنیّت، از برکات انفاق است. «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ»
منبع: محسن قرائتی، تفسیر نور، ج ۱۶، ص ۴۳۴ - ۴۳۹.
بسم الله الرحمن الرحیم
تفسیر سوره مبارکه انعام آیات۱۵۴تا۱۵۷
ثُمَّ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِی أَحْسَنَ وَتَفْصِیلًا لِکُلِّ شَیْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَعَلَّهُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ ﴿۱۵۴﴾
۱۵۴ - سپس به موسى کتاب (آسمانى ) دادیم ، (نعمت خود را) بر آنها که نیکوکار بودند تکمیل کردیم ، و همه چیز را (که مورد نیاز آنها بود در آن ) روشن ساختیم ، کتابى که مایه هدایت و رحمت بود، تا به لقاى پروردگارشان (به روز رستاخیز) ایمان بیاورند.
Then to Moses We gave the Book, complete for him who does good, and (to make) plain all things, and guidance, and mercy, so that they might believe in the ultimate meeting with their Lord. (154)
وَهَذَا کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ مُبَارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۵۵﴾
۱۵۵- و این کتابى است پر برکت که ما (بر تو) نازل کردیم ، از آن پیروى نمائید و پرهیزگارى پیشه کنید تا مورد رحمت قرار گیرید.
And We have sent down this blessed Book (the Holy Koran). Follow it and be cautious in order that you receive mercy, (155)
أَنْ تَقُولُوا إِنَّمَا أُنْزِلَ الْکِتَابُ عَلَى طَائِفَتَیْنِ مِنْ قَبْلِنَا وَإِنْ کُنَّا عَنْ دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِینَ ﴿۱۵۶﴾
۱۵۶ - (ما این کتاب را با اینهمه امتیازات نازل کردیم ) تا نگوئید کتاب آسمانى تنها بر دو طایفه پیش از ما (بر یهود و نصارى ) نازل شده بود و ما از بحث و بررسى آنها بیخبر بودیم .
lest you should say: 'The Book was sent down only to two parties before us; we are inattentive to their study. ' (156)
أَوْ تَقُولُوا لَوْ أَنَّا أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْکِتَابُ لَکُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَّبَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِی الَّذِینَ یَصْدِفُونَ عَنْ آیَاتِنَا سُوءَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُوا یَصْدِفُونَ ﴿۱۵۷﴾
۱۵۷ - یا نگوئید اگر کتاب آسمانى بر ما نازل مى شد از آنها هدایت یافته تر بودیم ، اینک آیات و دلایل روشن از جانب پروردگارتان براى شما آمد و همچنین هدایت
و رحمت او، با اینحال چه کسى ستمکارتر از آنها که آیات خدا را تکذیب کردند و از آن روى گردانیدند یافت مى شود، اما بزودى کسانى را که از آیات ما روى گردانیدند به خاطر همین اغراض بى دلیلشان مجازات شدید خواهیم کرد.
Or (you say), 'Had the Book been sent down to us, we would have been better guided than they. ' Indeed a clear sign has now come to you from your Lord; a guidance and a mercy. And who is more harmful than he who belies the verses of Allah and turns away from them! We shall recompense those who turn away from Our verses with an evil punishment for their turning away. (157)
تفسیر
پاسخ قاطع به بهانه جویان :
در آیات قبل ، سخن از ده حکم اساسى و اصولى اسلام در میان بود، که در حقیقت زیر بناى بسیارى از احکام اسلامى محسوب مى شود، و از تعبیراتى مانند:انهذا صراطى مستقیما فاتبعوه (این راه مستقیم من است ، از آن پیروى کنید) و مانند آن بر مى آید که این احکام ، مخصوص آئین و مذهب معینى نبوده ، بویژه اینکه تمام آنها از اصولى است که عقل به روشنى ، آنها را تصدیق و تایید مى کند، و به این ترتیب مضمون آیات گذشته بیان احکامى است که نه تنها در اسلام بلکه در تمام ادیان بوده است .
به دنبال آن در این آیات ، مى گوید: سپس به موسى ، کتاب آسمانى دادیم و نعمت خود را بر افراد نیکوکار و آنها که تسلیم فرمان ما و پیرو حق بودند کامل ساختیم (ثم آتینا موسى الکتاب تماما على الذى احسن ).
از آنچه گفتیم معنى کلمه (ثم ) که در لغت عرب معمولا براى (عطف با تاءخیر) مى باشد روشن مى گردد، و معنى آیه چنین خواهد بود، نخست به انبیاى پیشین ، این فرمانهاى همگانى و عمومى را ابلاغ کردیم ، سپس به موسى کتاب آسمانى دادیم ، و این برنامهها و تمامى برنامههاى لازم را در آن شرح دادیم .
به این ترتیب نیازى به توجیهات مختلف و احیانا ضعیف که بعضى از مفسران گفته اند نخواهیم داشت .
ضمنا این نکته نیز روشن شد که (الذى احسن ) اشاره به تمام کسانى است
که نیکوکارند و آماده پذیرش حق و قبول فرمان خدا.
(و در آن هر چیز که مورد نیاز بود، و در مسیر تکامل انسان اثر داشت ، بازگو کرده ) (و تفصیلا لکل شى ء).
(و نیز این کتاب ، که بر موسى نازل شد، مایه هدایت و رحمت بود) (و هدى و رحمة ).
(تمام این برنامهها به خاطر آن بود که در روز رستاخیز و لقاى پروردگار ایمان بیاورند، و با ایمان به معاد، افکار و گفتار و رفتارشان پاک شود) (لعلهم بلقاء ربهم یومنون ).
ممکن است گفته شود اگر آئین موسى کامل بوده (آنچنان که کلمه تماما از آن حکایت دارد) آئین مسیح و سپس آئین اسلام ، چه ضرورتى داشته است ؟!
ولى باید توجه داشت که : هر آئینى براى زمان خود، آئین جامع و کاملى است ، و محال است آئین ناقص از طرف خدا، نازل گردد، ولى همین آئین که براى یکزمان کامل بود، ممکن است براى زمانهاى بعد، ناتمام و نارسا باشد، همانطور که یک برنامه جامع و کامل براى دوره دبستان ، نسبت به دوره دبیرستان نارسا است ، و سر فرستادن پیامبران مختلف با کتب آسمانى متعدد، تا به آخرین پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و آخرین دستور منتهى گردد، نیز همین است ، البته هنگامى که بشر آمادگى براى دستور نهائى پیدا کرد و دستور نهائى صادر شد، دیگر نیازى به آئین جدید نیست و درست همانند افراد فارغ التحصیل که مى توانند بر اساس معلومات خود به پیشرفتهاى علمى از طریق مطالعه پیش بروند، پیروان چنین مذهبى نیاز به آئین جدید نخواهند داشت و تحرک کافى را از همان آئین نهائى خواهند گرفت .
و نیز از این آیه استفاده مى شود که مسائل مربوط به قیامت در تورات اصلى به حد کافى بوده است ، و اگر مى بینیم در توراتهاى کنونى ، و کتابهاى وابسته
به آن جز در موارد نادرى اشاره به معاد و رستاخیز نشده است ، به نظر مى رسد که بیشتر به خاطر تحریف یهود و دنیاپرستانى بوده که مایل بوده اند درباره قیامت کمتر سخن بگویند و کمتر سخن بشنوند.
البته در توراتهاى کنونى اشارات مختصرى به مساله قیامت شده است ، ولى به اندازه اى کم است که بعضى مى خواهند بگویند یهود، اصولا به رستاخیز معتقد نیست ولى این سخن به مبالغه شبیه تر است تا به یک واقعیت .
ضمنا باید توجه داشت همانطور که در جلد اول تفسیر نمونه (صفحه 156) خاطر نشان ساختیم : منظور از ملاقات پروردگار که در آیات قرآن آمده ، ملاقات حسى و رویت با چشم نیست ، بلکه یکنوع شهود باطنى و ملاقات روحانى است که بر اثر تکامل انسان در رستاخیز صورت مى گیرد، و یا مشاهده پاداشها و کیفرهاى او در جهان دیگر است .
در آیه بعد، اشاره به نزول قرآن و تعلیمات آن کرده و بحث آیه گذشته را تکمیل مى نماید و مى گوید: (این کتابى است که ما نازل کرده ایم ، کتابى است با عظمت و پر برکت و سرچشمه انواع خیرات و نیکیها) (و هذا کتاب انزلناه مبارک ) و (چون چنین است به طور کامل از آن پیروى کنید، و پرهیزگارى پیشه نمائید و از مخالفت با آن بپرهیزید شاید مشمول رحمت خدا گردید) (فاتبعوه و اتقوا لعلکم ترحمون )
در آیه بعد، تمام راههاى فرار و بهانه جوئیها را به روى مشرکان بسته ، نخست به آنها مى گوید: (ما این کتاب آسمانى را با این امتیازات نازل کردیم تا نگوئید که تنها بر دو طایفه پیشین (یهود و نصارى ) کتاب آسمانى نازل شده ، و
ما از بحث و بررسى و مطالعه آنها غافل بوده ایم ، و اگر از فرمان تو سرپیچى کردیم به خاطر این بوده است که فرمان تو در دست دیگران بود و به دست ما نرسید)
(ان تقولوا انما انزل الکتاب على طائفتین من قبلنا وانکنا عن دراستهم لغافلین )
در آیه بعد همان بهانه به صورت دامنه دارتر و آمیخته با ادعا و غرور بیشتر از آنها نقل شده است ، و آن اینکه ، اگر قرآن بر آنها نازل نمى شد، ممکن بود ادعا کنند ما بقدرى براى انجام فرمان الهى آمادگى داشتیم که هیچ ملتى به اندازه ما آمادگى نداشت : (و اگر کتاب آسمانى بر ما نازل مى شد، ما از همه آنها پذیراتر و هدایت یافته تر بودیم ) (او تقولوا لو انا انزل علینا الکتاب لکنا اهدى منهم )
در حقیقت ، آیه قبل ، منعکس کننده این بهانه بود که اگر ما به راه نیامده ایم بر اثر بیخبرى از کتب آسمانى بوده و این بیخبرى معلول آن بوده است که این کتب بر دیگران نازل گردیده ، اما این آیه منعکس کننده حس خود برتربینى آنها و ادعاى بى اساسى است که در مورد امتیاز نژاد عرب بر دیگران داشته اند.
نظیر همین معنى در سوره فاطر آیه 42 از قول مشرکان به صورت یک مساله قاطع نه به عنوان یک قضیه شرطیه نقل شده است ، آنجا که مى گوید: (مشرکان با نهایت تاکید قسم یاد کردند که اگر پیامبرى به سوى آنها بیاید از تمام امتها هدایت یافته تر خواهند بود).
و به هر حال قرآن در برابر این ادعاها مى گوید: خداوند تمام راههاى
بهانه جوئى را بر شما بسته است زیرا آیات و دلائل روشن از طرف پروردگار براى شما آمد، آمیخته با هدایت الهى و رحمت پروردگار) (فقد جائکم بینة من ربکم و هدى و رحمة ).
جالب اینکه به جاى تعبیر به کتاب آسمانى ، تعبیر به (بینه ) شده است ، اشاره به اینکه این کتاب آسمانى از هر نظر روشن و روشنگر و آمیخته با دلائل قاطع است .
(با این حال آیا کسى ستمکارتر از آنها که تکذیب آیات خدا مى کنند و از آن اعراض مى نمایند پیدا مى شود؟) (فمن اظلم ممن کذب بایات الله و صدف عنها)
(صدف ) از ماده (صدف ) (بر وزن حذف ) به معنى اعراض کردن شدید و بدون تفکر از چیزى است ، اشاره به اینکه آنها نه تنها از آیات خدا روى گردانیدند بلکه با شدت از آن فاصله گرفتند، بدون اینکه درباره آن کمترین فکر و اندیشه اى به کار برند. گاهى این کلمه به معنى جلوگیرى کردن و ممانعت دیگران نیز آمده است .
در پایان آیه ، مجازات دردناک این گونه افراد لجوج و بى فکرى که مطالعه نکرده حقایق را به شدت انکار مى کنند و از آن مى گریزند حتى سد راه دیگران مى شوند، در یک جمله کوتاه و رسا بیان کرده مى گوید:
(به زودى کسانى را که از آیات ما روى مى گردانند، گرفتار مجازاتهاى شدید خواهیم کرد، و این به خاطر همان اعراض بى رویه و بى دلیل آنها است )
(سنجزى الذین یصدفون عن آیاتنا سوء العذاب بما کانوا یصدفون )
(سوء العذاب ) اگر چه به معنى (مجازات بد) است ، ولى چون مجازات بد، مجازاتى است که در نوع خود شدید و فوق العاده دردناک باشد، بسیارى از مفسران آن را به (مجازات شدید) تفسیر کرده اند.
تکرار جمله (یصدفون ) در هنگام بیان کیفر اینگونه اشخاص ، به خاطر روشن ساختن این حقیقت است که تمام گرفتاریها و بدبختیهاى آنان از اینجا سرچشمه مى گیرد که بدون فکر و مطالعه از حقایق ، رویگردان مى شوند، و اگر حداقل به عنوان یک شخص جستجوگر و در حال شک به خود اجازه مطالعه مى دادند هیچگاه گرفتار چنین عواقب دردناکى نمى شدند.
امام خامنهای در دیدار دستاندرکاران و کارگزاران حج؛
حج، میقاتی بینالمللی و میعادی جهانی با منافع متعدد دنیوی و اخروی
۲۷ /اردیبهشت/ ۱۴۰۲
بخشی از وصیتنامه شهید علیهاشمیفرمانده قرارگاه سری نصرت | شهادت: 4 تیر سال 1367 جزیره مجنون
وای امّت مسلمان ... بدانید که این منافقان هرگاه قدرت به دستشان بیفتد، آن چنان با شما رفتارمیکنندکه مغولان با ایرانیها کردند. به قول امام عزیزمان که میفرمایند: منافقین از کفار بدترند، به راستی چه سخن درستی است؛ چون این منافقان هستند که خون شهیدان ما را پایمال میکنند ...
ای امّت شهید پرور ایران، ما رفتیم، ولی مسئولیّتش را بردوش یک به یک شما گذاشتیم و آن رسوای منافقین است و حفاظت از خون شهدا ...
شما همیشه خون ما را زنده نگه دارید، تا اسلام زنده بماند...
ای امّت شهید پرور، هرکس به دست این منافقان شهید بشود، بدانید خار چشم آنان بوده و چون مانعی بوده
با شهید کردن، این مانع را از سرراه برداشته اند، ولی نمیدانند، خون شهیدان مانعی دیگری شود سر راه آنها ...
و وصیّتی دیگر،ای امّت شهیدپرور، فقط توجّه داشته باشید که شما مانند اهل کوفه نشوید، مردم کوفه امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند، ولی او را با سراز بدن جداشده، به مهمانی پذیرفتند و شما که مولایمان و نور چشممان خمینی عزیز رادعوت کردید.
همه با هم ندا سر دادید، حزب فقط حزب الله، رهبر فقط روح الله، مبادا از این عقیده بر گردید که اهل کوفه هستید.
مبادا شیطانکها شما را بفریبند، همین طوری که ابن زیاد لعنت الله به وسیلهی زر و زور مردم کوفه را به پیمان شکنی در تاریخ ثبت کرد.
و شماای منافقان!ای کسانی که فریب زرق و برق دنیا را خورده اید، آیا هیچ گاه فکر کرده اید که برای چه این کارها را که مورد خشم خداوند است، انجام میدهید؟
آیا هیچگاه فکر کردهاید که سرانجام این کارها به کجا میکشد؟ شما که طاقت ایستادگی در مقابل تیغ حزب الله را ندارید، پس بیایید به سوی نور و توبه کنید ...
شهید احمدرضا احدی رتبه اول کنکور پزشکی سال64
بخشی از وصیتنامه:
فقط نگذارید حرف امام به زمین بماند. همین
شهید «حسن ترک»
12 مهر 1341 در همدان چشم به جهان گشود. وی با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و عازم جبهه شد. سرانجام دوم اسفند 1364 طی عملیات والفجر هشت در حالی که مسئولیت طرح و عملیات تیپ انصارالحسین (ع) را بر عهده داشت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
بخشی از وصیتنامه:
برادران و خواهران! توصیه شدید میکنم به شما در تربیت نسل خردسال و نوجوان زیرا که تضمین آینده اسلام است. این غنچههای نشکفته را دریابید و شما هستید که از این افراد میتوانید بزرگان فردا را بسازید از این زمینههای مناسب برای رشد که شکل نگرفته استفاده کنیم و طبق احکام خدا شکل دهیم، پدران و مادران در آشنایی فرزندانشان با قرآن و جلسات و برنامههای مذهبی بکوشید و تشویقشان کنند...
https://harimeharam.ir/shahid/483
بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید علی یزدانی (علی امینی)
تاریخ شهادت: 03/01/1394 ... محل شهادت: عراق
اینجانب علی یزدانی، فرزند غلامحسین در صحت کامل جسمیشهادت میدهم به وحدانیت خدا و صدق کلام پیامبران و راستی و درستی چهارده معصوم علیهما السلام و نیز باور دارم که تنها راه سعادت و خوشبختی انسانها پیروی از ائمه در سایه ولایت فقیه مطلقه میباشد ...
بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید مرتضی کریمی(ابوحنانه)
شهادت: 21/10/1394 در خانطومان - سوریه
از تمامیدوستان و آشنایان و خانواده خودم تقاضا دارم به فرامین مقام معظم رهبری گوش فرا دهند تاگمراه نشوند زیرا ایشان بهترین دوست شناس و دشمن شناس است ...
https://www.golzar.info/326753
https://harimeharam.ir/shahid/113
شهید محمد حسین آهنگ
شهید مهرداد حسینپور
شهید محمدعلی نقاشیان
شهید مجید صادقی
شهید محمود خوشبین
شهید محمودرضا قنبریان علویجه
شهید محمود شیری
شهید منوچهر علیئی
شهید مسعود احمدینژاد
کانال فضیلتها| کانال طاووس الجَنَّه| کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****
التماس دعا